«مثل زمان جنگ» عبارتی است که این روزها، ناظر بر جانفشانی آتشنشانان فداکار، نیز همدلی سراسری مردم با این عزیزان، زیاد میشنویم! اگر آتشنشانی به نام «علی»، آنقدر دفاع از «مال مردم» برایش موضوعیت دارد که حاضر است در راه حفظ اموال ملت، دست از جان شیرین بشوید؛ آنکه این صحنه را میبیند یا این حکایت را میشنود، قبل از هر چیز میگوید «مثل زمان جنگ»! اگر بچههای مدرسه، با شاخه گلی در دست، به فلان ناحیه آتشنشانی میروند و به همکاران بیادعای شهدای آتشنشان، «خدا قوت» میگویند؛ آنکه این صحنه را میبیند یا این حکایت را میشنود، قبل از هر چیز میگوید «مثل زمان جنگ»! اگر جماعتی از مردم، صبح علیالطلوع، با شیر داغ و خرما، مختصر صبحانهای بیریا برای قهرمانان زخمخورده خود تهیه میکنند؛ آنکه این صحنه را میبیند یا این حکایت را میشنود، قبل از هر چیز میگوید؛ «مثل زمان جنگ»! شگفتا! دیروز در یکی از این چند روزنامه زنجیرهای که سابق بر این، به بهانه بیان مضرات جنگ، حتی از تخریب فرهنگ مقاومت هم هیچ ابایی نداشت، عینا همین عبارت «مثل زمان جنگ» را خواندم: «آنچه روزهای گذشته شاهد آن بودیم، «مثل زمان جنگ» تبلور اوج ایثار بود. اینکه خود را قربانی کنی، برای اینکه دیگران، شاید دقیقهای بیشتر زنده بمانند یا اموالشان کمتر در معرض آسیب قرار بگیرد».