آرامم
چون درختی بعد از طوفان
استوارم
چون درختی بعد از طوفان
این آرامش و استواری را مدیون شهیدانم
چرا که
مرا با خون شهیدان آبیاری کرده اند
آرامم
چون درختی بعد از طوفان
استوارم
چون درختی بعد از طوفان
این آرامش و استواری را مدیون شهیدانم
چرا که
مرا با خون شهیدان آبیاری کرده اند
هنوز به یاد دارد روزهایی که رنگشان خدایی بود...
روزهایی که همه چیز متبرک به رضای خدا بود
هنوز پس از سالها بی تحرکی و سکون روی تخت خانه، عهد خود با رفیقان را به یاد دارد
عهد بر شهادت...
و پس از سال ها، چشم انتظار اذن خداست تا به عهد خود وفا کند
بارالها...شهادت را نصیب مجاهدان زنده هشت سال دفاع مقدس کن
چند دقیقه پیش تصاویر شهدا به همراه فرزندانشون رو نگاه میکردم. فرزندانی که سنشون از یکی دو سال تجاوز نمیکرد به هنگام شهادت پدر. چشمانم پر از اشک شد! اما نمیدانم این اشک به خاطر جوانی شهدا بود یا خردسالی فرزندان شهدا ؟!!