هـشـتـــ8 ســال شـهــیــد

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۶ ارديبهشت ۹۶، ۱۸:۵۳ - شهیده مدافعه حرم عمه ام زینب
    چه عالیی
  • ۱۴ بهمن ۹۵، ۱۸:۱۲ - الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
    زوروی شما کیه؟

۲۷ مطلب با موضوع «کلام و وصیت شهدا» ثبت شده است

کربلا به رفتن نیست،
به شدن است؛
که اگر به رفتن بود، شمر هم کربلایی است!

شهید سید مرتضی آوینی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۵ ، ۱۴:۴۲
حدیث

« خدایا
قلممان را از نفاق
و عملمان را از ریا،
زبانمان را از دروغ
و چشمهایمان را از نگاه کردن به چیزهای غیرشرعی
و علممان را از خیانت
پاک بگردان
که تو به راستی آمرزنده هستی
و تو ستارالعیوب همه گناهان هستی »

شهید جابر کشاورزی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ آذر ۹۵ ، ۲۰:۱۹
حدیث

« در مقابل مصائب و مشکلات تحمل داشته باشید.
باید برای استقرار حکومت الله رنج‌های فراوان کشید،
زیرا که در کنار هر سختی آسانی است.
و اما هدف نهایی رسیدن به معبود است،
و شهادت نزدیکترین راه است.
باید به هوش باشید که از کاروان به حق انقلاب اسلامی فاصله نگیرید »

شهید احمد آخوندی

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۵ ، ۲۰:۱۸
حدیث

بدانید ڪہ شهادتــــ
مرگ نیست، رسالت است, رفتن نیست، جاودانہ ماندن است...
 جان دادن نیست، بلڪہ جان یافتن است...
  بہ اجبار رفتن نیست، بہ اختیار رفتن است...
 مردن نیست، تولد است...
 سڪوت نیست، فریاد است.
 تنفر نیست، عشق است.

 شهید صمد نیک رنجبر

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۹۵ ، ۱۱:۱۲
حدیث


برادرها و خواهرانم!

 سعی کنید زندگیتان تجملی نشود، چون زرق و برق دنیا جاذبه ای قوی دارد و امکان دارد ما را از خداوند غافل کند و ما این غافل شدن را نمی فهمیم تا روزی که یک دقیقه متوجه می شویم از اسلامی که هنگام فقر داشتیم فقط یک نماز و روزه ی جسمی باقی مانده و چیزی از معنویات باقی نمانده است.

شهید غلام رضا مجیدی


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۵ ، ۲۰:۱۲
حدیث

شهید آوینی:

سوار تاکسی بین شهری شدم، مسیرم تهران بود.
اصلا با راننده درباره مقدار کرایه صحبتی نکردم از بابت پول هم نگران نبودم
اما وسط راه که بیابان بود، دست کردم تو جیب راست شلوارم ولی پول نبود…! جیب چپ نبود… جیب پیرهنم!

نبود که نبود … گفتم حتما تو کیفمه!
اما خبری از پول نبود…
به راننده گفتم: اگر کسی رو سوار کردی و بعد از طی یک مسیری به شما گفت که پول همراهم نیست، چیکار میکردی ؟!!
گفت: به قیافه اش نگاه می کنم!

گفتم : الان فرض کن من همان کسی باشم که این اتفاق براش افتاده…!!! یکدفعه کمی از سرعتش کم کرد و نگاهی از آینه به من انداخت
و گفت : به قیافه ات نمیاد که آدم بدی باشی ، می رسونمت … .

خدای من!

من مسیر زندگی ام رو با تو طی کردم به خیال اینکه توشه ای دارم
اما الان هرچه نگاه می کنم ، می بینم هیچی ندارم، خالیه خالی ام …
فقط یک آه و افسوس که مفت عمرم از دست رفت …

خدایا ما رو می رسونی؟؟؟ یا همین جا وسط این بیابان سردرگمی پیاده مون میکنی؟؟؟

الهی و ربی  من لی غیرک

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۵ ، ۱۳:۴۶
حدیث

حاج محمد ابراهیم همت :

یاد خدا را فراموش نکنید
مرتب بسم الله بگویید
با یاد و ذکر خدا و عمل براے رضاے خدا
خیلی از مسائل حل می شود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۵ ، ۱۳:۳۶
حدیث