هـشـتـــ8 ســال شـهــیــد

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۶ ارديبهشت ۹۶، ۱۸:۵۳ - شهیده مدافعه حرم عمه ام زینب
    چه عالیی
  • ۱۴ بهمن ۹۵، ۱۸:۱۲ - الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
    زوروی شما کیه؟

۵۰ مطلب با موضوع «متـنهــای ادبــــی ، اشعار و نکته های ناب» ثبت شده است

هویت شهید
 پلاک وی نیست
 
هویت شهید
 خون جاری بر پیشانی اوست

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۵ ، ۲۲:۲۲
حدیث

وکاش آن روزگاران
گم نمی شد

هوای خوب باران
گم نمی شد

صفای جبهه ها
می ماند ای کاش

صدای پای یاران
گم نمی شد

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۹۵ ، ۱۱:۲۳
حدیث

از پیرمرد دانایے پرسیدند:
تا بهشت چقدر
راه است؟
گفت یک قدم.
گفتند: چطور؟
گفت:مثل شهیدان یک پایتان را
که روے نفس شیطانی
بگذارید پای
دیگرتان دربهشت است

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۵ ، ۱۰:۱۴
حدیث

تا ابد به انانکه
پلاکشان را
از گردنشان در آوردند

🌺✨🌺✨🌺✨
تا مانند مادرشان
گمنام و بی مزار  بمانند
مدیونیم

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۹۵ ، ۱۱:۱۴
حدیث

هر که
خدا را

بیش از خود
دوست بدارد

بی شک

 شهید خواهد شد

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۹۵ ، ۱۱:۲۵
حدیث

فقط شهدا را که تفحص نمی کنند!

گاهی باید آدم های زنده(مرده) را هم
تفحص کرد و پیدا کرد!!
خود شان را...
دل شان را...
عقل شان را...
.
گاهی در این راه پر پیچ و خم!
مردانگی ، غیرت ، دین ، عزت ، شرف ، تقوا...
را گم می کنیم...
.
نمی گوییم نداریم!
داریم!
اما گم می کنیم...
.
باید گشت و پیدا کرد...
نگردیم، وِل معطل هستیم!
باید بگردیم و در این رمل زار دنیا!
که هر آن ممکنِ باد بیاد و قسمت دیگه وجودمان را زیر رمل های دنیا گم کند...
.
خودمان را پیدا کنیم...
ببینیم کجای قصه ایم...
کجای سپاه مهدی (عج) هستیم...
کجا به درد آقا خوردیم...
کجا مثل آقا عمل کردیم...

کجا مثل شهید دستواره؛
اینقدر کار کردیم تا از خستگی خوابمان نبرد بلکه بیهوش بشیم!

کجا مثل شهید ابراهیم هادی برای فرار از
گناه چهره مان را ژولیده کردیم...
.

حرف آخر!
به قول بچه های تفحص؛
نقطه صفر صفر و گرا دست مادرمان زهرا سلام الله علیها ست...

همون مادری که وقتی شهید برونسی؛
راه را در عملیات گم کرد!
وقتی توسل به مادرش حضرت زهرا کرد!

حضرت گفت چهار تا به راست پنج تا به چپ!!
رفتند و مسیر را پیدا کردند...

پس گرا و نقطه صفر صفر!
دست مادرمان حضرت زهرا سلام الله علیها ست...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۵ ، ۱۴:۲۳
حدیث

می گفت:
ستاره خُفت بر می گردم
وقتی که سحر شکفت
بر می گردم

سرتاسر خاک جبهه را
باید گشت
دنبال کسی که گفت
بر می گردم

به یاد شهدای گمنام

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۵ ، ۱۰:۳۴
حدیث

آدم در این دیار دلش جای دیگری‌ست
این خاک کربلای معلای دیگری‌ست
با هر نسیم مرده دلی زنده می‌شود
آری دمش مثال مسیحای دیگری‌ست


۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۵ ، ۱۷:۱۲
حدیث

تویے ڪه شهدا را به سخره میگیرے بدان!
همه چیزتــ را مدیون شهدایے

چادر تنها "بخشی'' از
دین تو را ادا می ڪند...

آن مردان پاڪ خدایے جانشان را
برای آسایش ما دادند...

فکر نمی کنم حجابــ تو جبران کوچڪترین فداکارے هایشان را بکند...

خون شــ❤️ــهدا بیش از این ها ارزش دارد
که تو با حرف ها و رفتار و ظاهر نامناسبتــ پایمالش کنی…!

آنها تو را دوستــ دارند
اما با وقارتــ، با چادرتــ ...

فقط ڪافی استــ با آنها رفیق شوے و رضایتشان را به دست آورے

جوری دستتــ را می گیرند که خودتــ هم نمیفهمی!

حال تو بگو؟

برایتــ سختــ استــ که
به همین یڪ خواستہ شان عمل ڪنی؟!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۵ ، ۱۱:۳۴
حدیث

جنگ ما نود درصد
روے «مَـــــــــــــــــــــن» رفتن بود و
دہ درصد روے «میــــــــــــــــــن»!

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۵ ، ۲۳:۲۳
حدیث